اگر جزو علاقمندان یکی از برترین آثار سینمایی امسال یعنی فیلم اوپنهایمر باشید، حتما میدانید کیلین مورفی نقش شخصیت برجسته این فیلم را بازی میکند. البته فراموش نکنید کیلیان مورفی در میان علاقمندان برنامههای سرگرمکننده جایگاه خاصی داشته و بازی او در مجموعه تلویزیونی پیکی بلایندرز (Peaky Blinders) با استقبال خوب مخاطبان مواجه شده بود. اگر دوست دارید بیشتر با این بازیگر ایرلندی آشنا شده و فیلمشناسی او را مرور کنید، درادامه این مطلب با ما همراه باشید.
به گزارش ۷۲۴پرس و به نقل از Biography، بزرگترین نقش اصلی که کیلین مورفی تابهامروز بازی کرده، برایش دومین نامزدی گلدن گلوب کارنامه حرفهایش را به ارمغان آورده است.
این بازیگر ۴۷ ساله در یازده دسامبر سال جاری میلادی به دلیل ایفای نقش دانشمند آمریکایی جی. رابرت اوپنهایمر نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد فیلم درام جشنواره گلدن گلوب شد. فیلم بیوگرافی اوپنهایمر یکی از فیلمهای پرفروش تابستانی امسال بود که به تلاشهای این دانشمند در طول پروژه منهتن درجریان جنگ جهانی دوم میپرداخت که درنهایت به ساخت بمب اتم ختم شد. فیلم اوپنهایمر که میتوان از آن بهعنوان یکی از نقاط عطف کارنامه کاری کریستوفر نولان هم یاد کرد، در بخشهای دیگر هم نامزده جایزه است که از آن جمله میتوان به بخش بهترین فیلم درام و بهترین کارگردانی اشاره کرد. درکنار آن رابرت داونی جونیور و امیلی بلانت، همبازیهای مورفی در این فیلم هم به دلیل اجرای خود نامزد دریافت جایزه شدند. اما برای شروع بد نیست با طرح این پرسش شروع کنیم:
کیلین مورفی کیست؟
کیلین مورفی بازیگر ایرلندی تباری است که کار خود را بهعنوان یک بازیگر تئاتر آغاز کرده و درادامه پایش به دنیای سینما و تلویزیون هم باز شد. او بیشتر بهخاطر ایفای نقش گانگستری بهنام توماس شلبی معروف به تامی در سریال محبوب و پرطرفدار پیکی بلایندرز به شهرت رسیده است که محصول دو شبکه بیبیسی و نتفلیکس بود. او همچنین در آثار سینمایی دیگری همچون «۲۸ روز بعد» (28 Days Later)، «بتمن آغاز میکند» (Batman Begins) و «دانکرک» (Dunkirk) هم شناخته میشود.
مورفی تاکنون چندین بار با کریستوفر نولان کارگردان برجسته هالیوودی همکاری کرده است که آخرین بار آن ایفای نقش اصلی فیلم زندگینامهای اوپنهایمر است که نشان میدهد چطور فیزیکدان آمریکایی جی رابرت اوپنهایمر در ساخت اولین بمب هستهای نقش داشته است.
کیلین مورفی در تاریخ ۲۵ ماه می سال ۱۹۷۶ در منطقه داگلاس در کشور ایرلند متولد شد. او که فرزند بزرگ خانواده است دو خواهر و یک برادر دارد. مورفی در خانوادهای از دانشگاهیان کاتولیک بزرگ شد. پدرش برندان مورفی بازرس مدرسه و کارمند دولتی وزارت آموزش ایرلند بود و مادرش به تدریس زبان فرانسه اشتغال داشت. به جز این دو نفر اکثر اعضای خانواده پدری و مادری و حتی پدربزرگ او معلم بودند.
مورفی در کالج «Presentation Brothers» که یکی از مدارس خصوصی کاتولیکها در محل تولدش بود، تحصیل کرده و در همانجا بود که متوجه شد باوجود اینکه از نظر تحصیلی انسان موفقی است اما بیشتر دوست دارد وارد عرصه هنر شود. او همیشه مجذوب دنیای هنر و هنرمندان بوده و علاقهای خاص به نویسندگان، نمایشنامه نویسان و موسیقیدانان داشت. به گزارش ۷۲۴پرس، مورفی در گفتگویی با گاردین اشاره کرد که در آن زمان مقوله هنر برایش دنیای خاص، بیگانه و ماورایی به نظر میرسیده است. درنتیجه برای شمایی که در یک مدرسه آکادمیک در حال تحصیل هستید، شاید احمقانه به نظر برسد اگر بخواهید وارد آن دنیای هنری شوید.
مورفی که در گیتار زدن مهارت داشت در ابتدا آرزوی ورود به دنیای موسیقی را در سر میپرواند و بههمین خاطر با دوستانش یک گروه موسیقی جاز راک به نام «Sons of Mr. Green Genes» را تأسیس کرد که درنهایت تا امضای قرارداد برای ضبط یک پیشنهاد هم پیش رفتند که درنهایت به نتیجه نرسید. پس از آن مورفی تصمیم گرفت وارد دنیای بازیگری شود.
او برای شروع با الهام از بازی بازیگران فیلم پرتقال کوکی «A Clockwork Orange» در یک کلوپ شبانه ثبت نام کرد؛ البته هنوز هیچ چیز برایش جدی نبود. تااینکه در سال ۱۹۹۶ و زمانی که در حال تحصیل در رشته حقوق کالج دانشگاهی کورک بود، به صورت جدیتری دراین مورد فکر کرده و به بازی در آثار درام علاقمند شد. تصمیمی که تأثیری مهم در آینده زندگی کیلین مورفی داشت.
در تابستان سال ۱۹۹۶، مورفی ۲۰ ساله برای بازی در نمایشنامه «Disco Pigs» اثری از نمایشنامه نویسی کمترش شناخته شده به نام آندا والش تست بازیگری داده و موفق شد یکی از نقشهای اصلی را از آن خود کند. این نمایشنامه برای چندین هفته در مرکز هنری تریسکل (Triskel) در منطقه کورک اجرا شده و به چنان موفقیت بزرگی تبدیل شد که خیلی زود شاهد برگزاری یک تور جهانی ۱۸ ماهه از آن بودیم که در مناطق مختلف جهان همچون اروپا، استرالیا و آمریکای شمالی هم به روی صحنه رفت.
مورفی در گفتگویی با تایمز ایرلند اشاره کرد زمانی که این نمایشنامه به دستش رسیده، اولی باری بوده که اثری خارج از تولیدات دانشگاه را مطالعه میکرده است. او اشاره میکند در آن زمان دانشش از دنیای تئاتر چندان زیاد نبود؛ بااینحال او در ایفای نقش خود چنان موفق عمل کرد که درنهایت در سال ۲۰۰۱ در فیلمی که به اقتباس از این نمایشنامه ساخته شده هم نقشآفرینی کرد.
مورفی پس از موفقیت فیلم خوکهای دیسکو، پیشنهاد بازی در نقشهای کوچک دیگری در آثار سینمایی را دریافت کرد. مثلا در سال ۱۹۹۸ در فیلم «Sweety Barrett» حضوری کوتاه شد، فیلمی که دوستش برندان گلیسون هم در آن حضور داشت. یا در سال ۱۹۹۹ در فیلم «سنگر» (The Trench) بازی کرد که استعداد درحال رشد دیگری همچون دنیل کریگ همبازی او بود. اما این تازه شروع فعالیت حرفهای او در عرصه سینما بود، هرچند که او درکنارش همچنان در اجرای صحنه و تئاتر هم فعال بوده و در سال ۲۰۱۹ در دو اثر «Ballyturk» و «Grief Is the Thing With Feathers» حضور داشت.
درادامه شاهد ایفای نقش کیلین مورفی در فیلم ترسناک ۲۸ روز بعد به کارگردانی دنی بویل بودیم که در سال ۲۰۰۲ مورد توجه بسیاری قرار گرفت. دراین فیلم مورفی نقش یک پیک دوچرخه به اسم جیم را بازی میکند که چهار هفته پس از آنکه یک شیوع بیماری ویروسی گسترده بریتانیای کبیر را به نابودی کشانده است، از کما بیدار میشود. در این فیلم مفهوم زامبیهای سرعتی بهخوبی قابل لمس است که در تضاد با نوع زامبیهای شل و ول و کندی هستند که در بسیاری از آثار سینمایی مرتبط با آخرالزمان زامبیها قابل مشاهده هستند. بهاین معنی که زامبیها در فیلم میتوانند با سرعت و قدرت بیشتری طعمه را تعقیب کنندو همین امر باعث شد که مفهوم وجود زامبی دوباره در مرکز توجه رسانهها قرار بگیرد.
مورفی در سال ۲۰۲۲ در مصاحبهای از خاطرات خود در مورد روند تست بازیگری این فیلم صحبت کرده گفت که در ابتدا با لهجه لندنی این شخصیت مشکل داشته است. اما با حمایت کارگردان که استعداد او را هنگام فیلم خوکهای دیسکو کشف کرده بود، درنهایت موفق شد این مسیر را با موفقیت پشت سر گذاشته و اجرای خوبی از خود به یادگار بگذارد. مورفی معتقد است که این فیلم سکوی پرشی بزرگ برای حرفه او بود؛ اثری که بازی در آن درهایی را به رویش باز کرد که درنهایت به شروع همکاری شگفتانگیز او و کریستوفر نولن ختم شود. به گزارش 724Press.com، مورفی در سال ۲۰۰۳ نقش اصلی فیلم «وقفه» (Intermission) را بازی کرده و پس از آن در نقشهای مکمل در دو فیلم «دختری با گوشواره مروارید» (Girl with a Pearl Earring) با اسکارلت جوهانسون و پس از آن در حماسه جنگی «کوهستن سرد» (Cold Mountain) با نیکول کیدمن، جود لاو و رنی زلوگر همبازی شد.
منتقدان همچنین اجرای کیلین مورفی در نقش آنتاگونیست جکسون رپینر در فیلم مهیج «چشم قرمز» (Red Eye) محصول سال ۲۰۰۵ را مورد تحسین قرار دادند. یکی از منتقدان روزنامه نیویورک تایمز اشاره کرد که این بازیگر در ایفای نقش یک شخصیت شرور چنان بینقص عمل کرد که سزاوار ستایش است.
مطلب مرتبط: زندگینامه کریستوفر نولان و مرور کارنامه حرفهای کارگردان فیلم اوپنهایمر
اما یکی از نقاط برجسته کارنامه کاری کیلین مورفی همکاری او با کریستوفر نولان است، با اکران فیلم اوپنهایمر در سال جاری میلادی باید گفت این دو نفر در مجموعه در شش فیلم با هم همکاری داشتهاند. شروع این همکاری به بازی مورفی در فیلم بتمن آغاز میکند محصول سال ۲۰۰۵ است؛ اولین قسمت از سهگانه شوالیه تاریکی که بهعنوان یکی از بهترین فیلمهای ساخته شده در مورد این ابرقهرمان معروف دنیای دیسی شناخته شده و مورد تحسین است.
مورفی پیش از شروع همکاری از جمله طرفداران آثار نولان بوده و بهویژه دو فیلم دنبالکردن (Following) و یادگاری (Memento) را ستایش میکرد. او درگفتگویی اشاره کرد یکی از ده بازیگری بوده است که برای ایفای نقش شخصیت بروس وین و آلتر ایگوی نمادین او تست بازیگری داده است. نولان هم در مصاحبهای فاش کرد که اگرچه ظاهر مورفی برای ایفای نقش جنگجویی شنلپوش مناسب نیست، اما حس کرده که این بازیگر همان کسی است که دوست دارد با او کار کند، کسی که به چیزهای اطرافش با نگاهی خلاقانه مینگرد.
درنتیجه مورفی شاید آن لباس تیره رنگ و نقاب مخصوص را به چهره نزد، اما در عوض به او گفته شد که میتواند نقش دکتر جاناتان کرین یا شخصیت بدجنس مترسک را بهعهده بگیرد. مورفی پس از آن در دو فیلم دیگر این سهگانه یعنی شوالیه تاریکی (The Dark Knight) محصول سال ۲۰۰۸ و شوالیه تاریکی برمیخیزد (The Dark Knight Rises) محصول سال ۲۰۱۲ هم با نولان همکاری کرد. این همکاری مشترک به اندازهای برای هر دو طرف جذاب بود که مورفی در سال ۲۰۱۰ در فیلم علمی تخیلی تلقین حاضر شده و پس از آن در فیلم دانکرک با محوریت جنگ جهانی دوم هم بازی کرد.
تااینجا مورفی هنوز در مرکز داستانهای نقل شده از زبان نولان جایی نداشت و در نقشهای مکمل حضوری خیرهکننده داشت. اما سرانجام نوبت به او رسید تا قلب تپنده محبوبترین فیلم نولان یعنی اوپنهایمر باشد. نولان در مورد انتخاب مورفی برای ایفای نقش اصلی این فیلم اشاره کرده است که از نظر او این یکی از صادقانهترین لحظات مورد علاقهاش در دنیای سینما بوده است. مورفی قبل از شروع کار برای آمادگیهای لازم اقدام کرده، وزنش را کاهش داد تا بهتر با قالب فیزیکی دانشمند مورد نظر سازگار باشد. او همچنین حالات و میمیک چهره او را هم بررسی کرد تا بهتر دراین نقش جا بیفتد.
مطلب مرتبط: آیا کریستوفر نولان و کریستین بیل به فکر همکاری مجدد در ساخت فیلم بتمن هستند؟
برای مورفی این بخش از کار بسیار رویایی بود؛ او در گفتگویی با هالیوود ریپورتر به این موضوع اشاره کرده و گفت که همیشه آماده بوده جایی در کارهای کریس (نولان) داشته باشد، حتی اگر قرار باشد تنها در پس زمینه فیلم با تخته موجسواری راه میرفته است. او میگوید همیشه امیدوار بوده که بتواند نقش اصلی فیلمی از کریس نولان را بازی کند و برای مهم نبوده که آن فیلم چه موضوعی داشته باشد. او میگوید کدام بازیگری میتواند ادعا کند که از چنین فرصتی چشمپوشی میکند؟
واقعیت این است که فیلم اوپنهایمر در کنار دیگر فیلم مورد انتظار امسال یعنی فیلم باربی که با آن در یک روز اکران شد، یکی از موفقیتهای بزرگ باکس آفیس بود که فروش جهانیش کمی کمتر از یک میلارد دلار است. بازی مورفی در این فیلم به شکلی گسترده مورد تحسین قرار گرفت؛ بهطوری که شاهد نامزدی او برای جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد فیلم درام هستیم.
اما صرفنظر از حضور در بلاکباسترهای پرهزینه نولان، مورفی در شماری از فیلمهای کمتر شناخته شده هم حضور پیدا کرده تا قدرت انعطاف و تطبیقپذیری خود بهعنوان یک بازیگر را به نمایش بگذارد. او برای بازی در فیلم «صبحانه روی پلوتو» (Breakfast on Pluto) محصول سال ۲۰۰۵ نامزد جایزه گلدن گلوب شد. او دراین فیلم نقش زنی تراجنسیتی را برعهده داشت که در لندن دههی ۱۹۷۰ بهدنبال مادری میگشت که او را پس از تولد رها کرده بود. یک سال بعد او در فیلم جنگی «بادی که در مرغزار میوزد» (The Wind That Shakes the Barley) بازی کرد. او در این فیلم نقش یکی از سربازان ارتش جمهوریخواه ایرلند را برعهده داشت؛ فیلمی که برنده نخل طلا یعنی بالاترین جایزه جشنواره سالانه فیلم کن شد.
مورفی در سال ۲۰۰۷ یک بار دیگر با دنی بویل همکاری کرده و در فیلم «آفتاب» (Sunshine) بازی کرد که داستانش در مورد فضانوردانی بود که در سال ۲۰۵۷ به مأموریتی مهم فرستاده میشوند تا دوباره خورشید را نورانی کنند. پس از آن شاهد بازی کیلین مورفی در فیلمهایی همچون «طاووس» (Peacock) محصول سال ۲۰۱۰، «اوج» (Aloft) و «تعالی» (Transcendence) هر دو محصول سال ۲۰۱۴، «مهمانی» (The Party) محصول سال ۲۰۱۷ و آنا (Anna) محصول سال ۲۰۱۹ بودیم. همچنین تا پیش از فیلم اوپنهایمر، پرمخاطبترین فیلم این هنرپیشه بخش دوم فیلم «یک جای ساکت» (A Quiet Place Part II) بود که در آن با بازیگرانی همچون امیلی بلانت همبازی بود.
اما کیلین مورفی را تنها به خاطر اجراهای تحسینشدهاش در آثار سینمایی نمیشناسیم، چراکه او باوجود قد نهچندان بلندش، به خاطر بازی در نقش تامی شلبی رهبر یکی از باندهای بزرگ مافیایی تحسین گستردهای را بهدست آورد. سریال پیکی بلایندرز که درامی داستانی در مورد یک باند جنایی تخیلی در بیرمنگام پس از جنگ جهانی اول است، در فاصله سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۲ پخش شد. این مجموع شش فصلی با حضور بازیگرانی همچون تام هاردی، آدرین برودی و آنیا تیلور جوی ساخته شد.
به گزارش ۷۲۴پرس، استیون نایت خالق این اثر، مورفی را درست نقطه مقابل شخصیت تامی شلبی توصیف کرد که فردی اغلب خشن بود. این نقش ابتدا به جیسون استاتهام ستاره فیلمهای اکشنی همچون مکانیک و مگ پیشنهاد شد؛ اما درنهایت پس از تست بازیگری مورفی این نقش به این بازیگر رسید.
مورفی از شخصیت شلبی بهعنوان یک هدیه یاد میکند، اما درعین حال بازی در این نقش را خستهکننده توصیف کرد. او در سال ۲۰۱۶ به گاردین گفت که در طول روز بازیگران ۱۶ ساعت درگیر کار روی سریال هستند و باید صفحات مربوط به دیالوگها را مرور کنند. شاید همین مسئله باعث شد که مورفی مدت زمان حضور در لیوپول انگلستان برای فیلمبرداری این اثر را «زندگی لغو شده» مینامد. او در این گفتگو اشاره کرد که آخر هر روز کاری به آپارتمان کوچکش برمیگشت تا کمی غذا خورده و دیالوگهای روز بعد را به خاطر بسپارد و درنهایت از مدت زمان باقیمانده برای کمی خواب و استراحت استفاده کند. البته فداکاریهای او نتیجه داده و بازی مورفی در این اثر جایزه بهترین بازی درام در جوایز تلویزیون ملی را برنده شد. این بازیگر همچنین پس از فصل آخر سریال نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش اول جوایز بفتا شد.
ظاهرا باوجود همه سختیها مورفی از شخصیت تامی شلبی چندان هم بدش نیامده است؛ چراکه او در مصاحبهای در دسامبر سال جاری میلادی اعلام کرد که بدش نمیآید در فیلم و اسپین آفی از این شخصیت حضور داشته باشد. او گفت که درست است انتخاب قالب سینمایی سخت است؛ اما او از پایان ابهامبرانگیز سریال خوشش آمده است. درنتیجه از یک فیلمنامه عالی استقبال میکند تا دوباره نقش شلبی زمخت و خشن را بازی کند.
زندگی شخصی کیلین مورفی
زمانی که کیلین مورفی در تابستان ۱۹۹۶ درگیر اجرای تئاتر بود، با هنرمند ایرلندی ایوان مک گینس آشنا شد. درآن زمان او برای بازی در نقش نمایش خوکهای دیسکو انتخاب شده بود و رابطه او و مکگینس در طول تورهای نمایش در گوشه و کنار جهان عمیقتر شد. این زوج در نهایت در سال ۲۰۰۴ ازدواج کردند که حاصل این ازدواج دو پسر به نامهای مالاچی و آران است.
مورفی علاقهای به حضور در شبکههای اجتماعی نداشته و بهندرت در طول مصاحبهها به اعضای خانوادهاش اشاره میکند. درواقع او و همسرش ترجیح میدهند کانون خانوادهشان را دور از توجه رسانهها و عموم محفوظ نگاه دارند. بااینحال مورفی از همسرش تعریف کرده و در گفتگویی با مجله پیپل اشاره کرد که از دید او داشتن چنین فردی در زندگی بسیار مهم است.
حضور ایوان در زندگیش اخلالی در برنامههایش ایجاد نکرده و آنها هنوز با دوستانشان در ارتباط بوده و به مکانهای مورد علاقهشان سفر میکنند. خانواده مورفی در سال ۲۰۱۵ از لندن به دوبلین نقل مکان کرد تا دو پسر کیلین بتوانند ارتباط بیشتری با پدربزرگ و مادربزرگ خود داشته باشند. وقتی مورفی برای حضور در سریال پیکی بلایندرز به لیورپول رفت، ایوان و دو پسرشان به زندگی خود در دوبلین ادامه دادند.
درنهایت کیلین مورفی درجایی اشاره کرد که شهرت هرگز هدف زندگی او نبوده است. او فقط دوست دارد پیشرفت کند و اگر حضور در یک فیلم همه را تحتتأثیر قرار دهد، این امر برایش خوب و کافی است. درپایان این مطلب به نظر شما او به این هدفش دست پیدا کرده است؟ آیا اجرای او در طول سالها فعالیت در دنیای آثار سرگرمکننده، توانسته جایگاه او بهعنوان یک بازیگر خوب و تأثیرگذار را محکم کند؟ خوشحال میشویم نظرات خود را دراین رابطه با ما و دیگر دوستانتان در ۷۲۴پرس دات کام هم درمیان بگذارید، سپاس
انیمه
#سریال خاندان اژدها
#آشپزی
#خراسان جنوبی